دبیر انجمن صنایع نساجی ضمن برشمردن چالشهای این صنعت به راهکارهایی برای نجات این صنعت اشاره کرد و گفت: از جمله این راهکارها جلوگیری از افزایش بیرویه واردات است.
دبیر انجمن صنایع نساجی ضمن برشمردن چالشهای این صنعت به راهکارهایی برای نجات این صنعت اشاره کرد و گفت: از جمله این راهکارها جلوگیری از افزایش بیرویه واردات است.
فارس: جناب آقای امامی رئوف، ابتدا میخواهم بدانم که وضعیت تولید پارچه در ایران چگونه است و میزان تولید پارچه در کشور نسبت به نیاز واقعی چقدر است؟امامی رئوف: در سال گذشته، میزان تولید پارچه در کشور حدود ۵۱۷ هزار تن بوده است، در حالی که نیاز کشور به پارچه چیزی حدود ۶۰۰ هزار تن برآورد میشود. اگر بخواهیم دقیقتر آمار وضعیت مصرف و تولید را به دست آوریم، باید کل آمار واردات، صادرات و تولید داخل را با هم محاسبه کنیم. با انجام این محاسبه، میتوانیم مصرف واقعی کشور را تخمین بزنیم.در عرف بینالمللی نیز، معمولاً چنین روشی به کار می رود؛ یعنی در هر کشوری، برای مثال مصرف سرانه پوشاک یا منسوجات، بر اساس آمارهای دقیق داخلی محاسبه میشود. اما متأسفانه در ایران، آمار سرشماری دقیقی وجود ندارد و بنابراین ما مجبوریم به آمارهای تخمینی تکیه کنیم که از طریق واردات، تولید داخل و صادرات بهدست میآید. این روش البته دقیق نیست و ممکن است خطای محاسباتی هم داشته باشد.
فارس: آمار واردات پارچه در سالهای اخیر نشان میدهد که میزان واردات بهطور چشمگیری افزایش یافته است. این افزایش واردات به چه عواملی بستگی دارد و آیا به معنی افزایش مصرف پارچه در کشور است؟روند رو به رشد واردات پارچه امامی رئوف: بله، ما شاهد افزایش چشمگیر واردات پارچه در سالهای اخیر بودهایم. در دهه ۹۰، واردات پارچه بهطور میانگین حدود ۳۰۰ میلیون دلار بود. اما پس از سال ۱۴۰۰، این رقم بهطرز قابل توجهی افزایش یافت؛ برای مثال، در سال ۱۴۰۱ واردات پارچه به حدود ۶۰۰ میلیون دلار رسید، در سال ۱۴۰۲ رقمی معادل ۸۰۰ میلیون دلار و در سال ۱۴۰۳ نیز حدود ۹۷۰ میلیون دلار بوده است.دلایل جذابیت واردات پارچه علیرغم این افزایش، باید تأکید کنم که این افزایش الزاماً به معنی افزایش مصرف واقعی پارچه در کشور نیست. یکی از عوامل مهم این افزایش، جذابیتهای ارزی برای واردکنندگان است. بهعبارت دیگر، با توجه به تفاوت نرخ ارز نیمایی (که اکنون نرخ مبادلهای است) با نرخ ارز تالار اول و بازار آزاد، واردات پارچه برای واردکنندگان جذاب شده است و در نتیجه شاهد افزایش واردات شدهایم.نکته دیگر این است که نگاه به آمار سبد هزینه خانوار که از سوی بانک مرکزی ایران منتشر میشود، نشان نمیدهد که مصرف پوشاک در کشور بهطور چشمگیر افزایش یافته باشد. علاوه بر این، وضعیت اقتصادی مردم و مصرفکنندگان نیز حاکی از این است که خرید پوشاک در کشور افزایش نیافته است. یعنی اینکه تولید پوشاک داخلی هم افزایش نیافته و بهدلیل رکود اقتصادی و مسأله قاچاق، تولیدکنندگان پوشاک از پارچه بیشتری استفاده نکردهاند.
واردات بیش از ۷۰۰ میلیون دلار پارچه از مناطق آزادهمچنین، تفاوت نرخ ارز نیمایی (که اکنون نرخ ارز مبادله ای) و نرخ ارز آزاد باعث شده که واردات پارچه، بهویژه از مسیرهای غیررسمی و مناطق آزاد اقتصادی، رشد کند. در این مناطق، واردکنندگان با استفاده از ارز مرکز مبادله (تالار اول) و ثبت سفارش در گمرکات مناطق آزاد، پارچه را وارد میکنند. این روند بدون آنکه ارزش افزودهای در داخل ایجاد شود، موجب واردات حجم بالایی از پارچه شده است. بهعنوان مثال، از مجموع ۹۷۰ میلیون دلار واردات پارچه، بیش از ۷۰۰ میلیون دلار از مسیر مناطق آزاد انجام شده است. بنابراین، واردات رسمی از مناطق آزاد بهطور قابل توجهی افزایش یافته است. در نتیجه، افزایش واردات پارچه بیشتر به دلایل ارزی، تعرفهای و سیاستهای وارداتی مربوط میشود تا افزایش مصرف واقعی تولید داخل یا رشد مصرف پوشاک و منسوجات در کشور.
فارس: در مورد واردات پارچه از چین، توضیحاتی بدهید. آیا ایران توانایی تولید پارچههایی نظیر پارچههای چینی را دارد؟امامی رئوف: واقعیت این است که از نظر فنی، دانش و تکنولوژی بافت پارچه، ایران توانایی تولید پارچههایی مشابه پارچههای چینی را دارد. مشکل ما از نظر تکنولوژی تولید یا فرآیند بافت نیست؛ ما کارخانهها، دانش، ماشینآلات داریم که میتوانند پارچه تولید کنند. اما مسأله اصلی رقابتپذیری از نظر قیمت است.واردات پارچه های مانده در کارخانه های چین به ایرانکشور چین تولید انبوهی در زمینه پارچه دارد و بخشی از این پارچه ها در کارخانه ها به فروش نمی رود و باقی می ماند در نتیجه این پارچه ها به عنوان استوک با قیمتی بسیار ارزان فروخته می شود مثلا پارچه ای که ارزش واقعی آن هر متر ۴ دلار است به قیمت یک دلار به فروش می رسد و واردکنندگان هم این پارچه را به کشور وارد می کنند. این شرایط برای تولید کنندگان داخلی بسیار مشکل ساز است، چرا که حتی اگر از نظر فنی توان تولید داشته باشند، نمی توانند با قیمت های وارداتی رقابت کنند.
یکی از مشکلات اساسی در این زمینه، تأمین مواد اولیه برای تولید داخل است. برای واردات مواد اولیه تولید داخل، تخصیص ارز دشوار است؛ در حالی که برای واردات پارچه، ارز اختصاص داده میشود. بسیاری از تولیدکنندگان داخلی درخواست واردات مواد اولیه دارند اما با مشکل تخصیص ارز مواجه هستند. در حالی که واردات پارچه با ارز بهراحتی انجام میگیرد. این مسأله باعث میشود بسیاری از مجموعهها واردکننده پارچه شوند تا تولیدکننده؛ در نتیجه تولید داخل متضرر میشود.در کل، توان فنی تولید داخل موجود است، اما اقتصادی بودن تولید – از نظر قیمت تمام شده، مواد اولیه، هزینههای ارزی و مقررات – کاملاً در جهت تولید داخل نیست. تا زمانی که این وضع ادامه یابد، تولیدکننده داخلی همچنان در وضعیت دشوار خواهد ماند.
فارس: در حال حاضر راهکاری برای محدود کردن واردات پارچه و تقویت تولید داخل وجود دارد؟امامی رئوف: بله، مسیرهایی وجود دارد که میتواند به محدود کردن واردات بیرویه پارچه و تقویت تولید داخل کمک کند. ابتدا، یکی از این راهکارها این است که تعرفههای واردات پارچه بازنگری شود؛ یعنی دولت و وزارت صمت میتوانند حقوق ورودی، سود بازرگانی یا تعرفههای گمرکی واردات پارچه را به گونهای تنظیم کنند که تولید داخل از واردات بیرویه حفاظت شود.ثانیاً، تخصیص ارز برای واردات پارچه باید محدود شود و نگاه اقتصادی به واردات پارچه که با نرخ ارزی ارزان انجام شده تبدیل به ابزار وارداتی نشود. به عنوان مثال، میتوان سقف واردات پارچه را تعیین کرد؛ مثلاً سقف واردات پارچه در کشور را به حدود ۳۰۰ تا ۴۰۰ میلیون دلار در سال محدود کرد. این اقدام به حمایت از تولید داخلی کمک میکند و اجازه میدهد تولیدکنندگان داخلی با چالش کمتری مواجه شوند.
ثالثاً، استفاده از مکانیسمهای نظارتی و اعمال ماده «۱۶ قانون حمایت از تولید داخل» میتواند نقش مهمی ایفا کند. بهعبارت بهتر، واردات پارچههایی که مشابه تولید داخل دارند، بر اساس این ماده قانونی محدود شود؛ یعنی ورود پارچههای مشابه تولید داخل ممنوع یا مشروط شود. این اقدام کمک میکند تا تولیدکنندگان داخلی از واردات مشابه بیرویه حمایت شوند.همچنین، لازم است ایران با ایجاد نظام ثبت سفارش دقیق، پایش واردات از مناطق آزاد، بازارچه مرزی، پیلهوری و تهلنجی، شرایطی ایجاد کند که واردات از مسیرهای غیررسمی یا با ارز مبادلهای راحت انجام نشوند. اصلاح رویههای گمرکی، افزایش نظارت بر زنجیره تأمین و کنترل ارزش افزوده وارده، میتواند مؤثر باشد.در نهایت، باید یک نگاه ملی و صنعتی اتخاذ شود که سود واردکنندگان صرفاً واردات نباشد؛ بلکه تولید داخل نیز اولویت یابد و سیاستهای تشویقی برای تولیدکنندگان داخلی همراه شود.
فارس: : بهطور کلی، چه اقداماتی باید انجام شود تا صنعت نساجی و تولید پوشاک در ایران تقویت شود؟امامی رئوف، برای تقویت این صنعت، این اقدامات به نظر من ضروری است:- محدودسازی واردات پارچه: همانطور که پیشتر گفتم، یکی از گامهای کلیدی این است که واردات پارچه محدود شود و تعرفههای واردات به گونهای باشد که تولید داخل بتواند رقابت کند.- تأمین مواد اولیه برای تولید داخل: تولیدکنندگان نساجی باید بتوانند مواد اولیه مورد نیازشان را با شرایط مناسب وارد کنند و یا خودکفا شوند. در حال حاضر، یکی از موانع بزرگ، تخصیص ارز برای واردات مواد اولیه است. اگر این مشکل حل شود، تولید داخلی امکان دارد با هزینه کمتری فعالیت کند.- پشتیبانی ساختار تولید و بهبود بهرهوری: صنعت نساجی نیازمند بهروزرسانی ماشینآلات، ارتقای فناوری و افزایش بهرهوری است. همچنین باید واحدهای تولیدی نساجی و پوشاک از مشکلاتی مانند هزینه بالای تأمین مالی، قوانین دست و پاگیر و عدم ثبات مقررات رهایی یابند.- اجرای سیاستهای تشویقی و ایجاد ارزش افزوده: برای اینکه تولید داخل جذاب باشد، باید سیاستهایی اتخاذ شود که تولیدکنندگان انگیزه داشته باشند؛ برای مثال معافیتهای مالیاتی، تسهیلات سرمایهگذاری، حمایت از صادرات و بازارسازی. علاوه بر آن، باید تولید پوشاک با برند ایرانی تقویت شود تا بازار داخلی پوشاک بیشتر به تولید داخل روی آورد و وابستگی به واردات کاهش یابد.
- نظارت و برخورد با قاچاق و واردات بیرویه: واردات پارچه و پوشاک از مسیرهای غیررسمی، استفاده از ارز ارزان، و رقابت ناعادلانه با تولید داخل، بسیار خطرناک هستند. این امر نه تنها به تولید داخل آسیب میزند بلکه هزینههای پنهان برای اقتصاد کشور به همراه دارد. نظارت جدیتر، بهبود سامانههای ثبت سفارش و ترخیص، و همکاری دستگاههای مختلف بسیار ضروری است.- ایجاد طرح جامع صنعتی برای صنعت نساجی و پوشاک: لازم است که دولت، بخش خصوصی و تشکلهای صنفی مانند انجمن صنایع نساجی ایران، برنامه راهبردی مشترک تدوین کنند که شامل اهداف تولید، صادرات، خودکفایی مواد اولیه، بازار داخلی، ارتقای کیفیت، برندینگ و فناوری باشد. بدون برنامهریزی بلندمدت، تنها حمایتهای مقطعی نمیتواند این صنعت را به مسیر رشد زنجیرهوار برساند.در مجموع، اگر این اقدامات به طور همزمان و هماهنگ اجرا شوند، میتوان امیدوار بود که صنعت نساجی و تولید پوشاک کشور، مسیر بهتری را پیش رو داشته باشد و در مقابل فشار بر واردات، قاچاق و ارز رانتی، استحکام بیشتری پیدا کند.
نظرات شما